هر گردی گردو نیست!

#ترکمنچاینا

قراردادهای جهانی امریست همیشگی که در طول تاریخ شهریگانی وجود داشته و خواهد داشت. اما موضوع مهمی که میبایست در یک قرارداد در نگر گرفت، موضوع احترام متقابل و در واقع بهره برابر است.

یعنی شما کالا و خدماتی را میفروشید و یا میخرید و در مقابل آن، مبلغی که ارزش واقعی آن کالا و یا خدمت را داشته پرداخت میکنید. مشخصا در یک معامله پایاپای طرفین معامله سعی در چانه زنی بر سر ارزش جنس و خدمت و پرداخت هزینه آنرا دارند که اینهم امریست همیشگی.

گونه ای دیگر از یک قرارداد میتواند کالا برابر کالا و یا خدمت برابر خدمت نیز باشد، در واقع در چنین قراردادهایی پولی بابت کالا و یا خدمت پرداخت نمی شود و برابر یک کالا و یک یا خدمت، همان امر با همان ارزش با کالا و یا خدمت در نگر گرفته میشود.

قرادادهای کشوری و لشگری که میبایست پایه آن بر همان اساس احترام متقابل باشد را در صورتی میتوان به نتیجه رساند که حاکمیت یک کشور دارای توانایی پدافند از حق احترام متقابل در یک قرارداد را داشته باشد.

جمهوری اسلامی اشغالگر ایران که در طول دوران حاکمیت خود بارها و بارها حتی در زمان قدرت هم هیچ حقی از منافع ملی ایران و مردم ایران را رعایت نکرده و اصولا این حق را پایمال کرده است، آیا در قرارداد با چین اساس احترام متقابل را در نگر داشته و یا میتوانسته داشته باشد؟

نمونه های بسیاری از قراردادهایی که ما ایرانگرایان بعنوان ایرانفروشی از آنان نام میبریم را میتوان یاد کرد، بمانند قرارداد توتال پارس جنوبی و یا دریای کاسپین و تمام معاملات کالایی و خدماتی در عرصه های مختلف اقتصادی ایران که جمهوری اسلامی اشغالگر ایران هیچگاه در این قراردادها نه منافع ملی را در نگر داشته  و نه منافع مردم ایران زمین که اگر اینچنین بود وضعیت اقتصادی و روزانه مردم اینچنین دهشناک و ویران کننده نمی بود.

برای دانستن بیشتر از منافع ملی به خاستگاه زیر مراجعه کنید:

https://iircf.com/?page_id=1736

جمهوری اسلامی اشغالگر ایران هیچگاه، حتی بر پایه منافع ملی متغیر هم، منفعت ایران را در نگر نداشته است. این اشغالگران حتی پایه منافع ملی ثابت و حیاتی و غیر قابل درسترس هم به بازی گذاشته اند که این امر یعنی دشمنی آشکار که میتوان نمونه آنرا  تمامیت ارضی کشور نام برد که با باز گذاشتن دست تجزیه طلبان، خصوصا پانترکها در ایران بستر تجزیه مرزی ایران را آماده میکند که البته باز میتوان از کاسپین چای، کیش، چابهار، بوشهر، خلیج فارس هم در این مورد مثال زد.

اما نکته مهمی که در قرارداد ترکمنچاینا وجود دارد تاراج منابع ملی ایران زمین که در قالب بهره برداری از منابع طبیعی ایران زمین صورت گرفته است، به مانند انرژیهای فسیلی، همچنین منابع دریایی و خاکی و جنگلی که چین میتواند با کمترین قیمت نسبت به قیمت روز بازار جهانی آنان را به تاراج ببرد و مهمترین نکته که البته خطرناکترین در این قرارداد است، موضوع نظامی و امنیتی آن میباشد. زمانی که از امنیت نام میبریم، این امنیت هیچ بهره ای برای مردم ایران ندارد، بلکه موضوعی است که امنیت جمهوری اسلامی اشغالگر در ایران  و خود چین را شامل میشود.

در واقع چین به بهانه حفاظت از منافع اقتصادی و سرمایه گذاری که در ایران انجام داده است، نیروی نظامی خود را در ایران را مستقر مینماید. در این قرارداد همچنین، پایگاه آبادان، چابهار، همدان و بوشهر در اختیار نیروهای نظامی چین قرار میگیرند که چینیان بتوانند نیروهای خود را مستقر کنند. البته ناگفته نماند که روسیه هم در این موضوع نظامی شریک و از آن استقبال کرده است. با این اتفاق در واقع میتوان گفت که ایران مستعمره جریان کمونیست قرار گرفته است.

برای دانستن بیشتر از استقلال و استعمار به خاستگاه زیر مراجعه کنید:

https://iircf.com/?page_id=1932

در کل چین مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری میکند که قرار است مثلا این پول برای ساخت زیرساختها و پالایشگاه ها و بهره برداری از چاه های نفت و گاز هزینه شود که البته نیک میدانیم که بخش بزرگی از این پول دزدیده خواهد شد و بخش دیگر در راستای نفوذ قدرت تروریستی رژیم ضحاک خرج خواهد شد، اما چین این سرمایه گذاری را در حدود ۴ تا ۵ سال نخست بازخواهد گرداند و ۲۰ سال دیگرش همه اش منفعت خالص برایش خواهد بود.

نکته مهم دیگری که میبایست به آن اشاره داشت این است که، در این قرارداد ننگین، حاکمیت ملی ما ضربه ای تقریبا غیر قابل بازگشت خواهد خورد، برای اینکه چین نشان داده است که در هر کشوری که وارد شده (که همه اش به بهانه های اقتصادی بوده است)، آن کشور را بلعیده و بصورت کل تحت سلطه خود قرار داده است که از نگر نظامی و چه از نگر سیاسی، این امر در کشورهای آفریقایی بسیار آشکار است و مهمتر از آن، با توجه به استقرار نیروهای نظامی در جنوب ایران ( از خلیج فارس تا دریای پارس«عمان») اصولا حاکمیت ملی ایران زمین از روی شاهرگ حیاتی انرژی فسیلی جهان برچیده خواهد شد و در دستان کمونیستها قرار خواهد گرفت.

با توجه به استقرار رادارهای ضد موشکی پیشرفته، سکوهای پرتاب موشک و أنواع سامانه های الکترونیکی جاسوسی و ضد جاسوسی، هواپیماهای جنگی و پشتیبانی در این پایگاه ها، ایران زمین صحنه جنگی ویرانگر بین امپریالیسم و کمونیست خواهد شد. در واقع چین جنگ خود با غرب را در خاک اهورایی ایران زمین انجام خواهد داد، همانکاری که خود جمهوری اسلامی اشغالگر ایران مدعی انجام آن در عراق و سوریه و یمن و لبنان بوده است، حال در کشورمان ایران زمین روی خواهد داد.

نکته قابل تامل دیگر در این قرارداد ننگین، آموزش نیروهای ارشد سپاه اورشلیم(قدس) در چین است، در واقع چین بجز نیروهای خودش که در ایران مستقر خواهند بود، سربازانی را تربیت خواهد کرد که کاملا با تاکتیکهایش آشنا و پیاده نظامهای دیگری را از خود ایرانیان پرورش خواهد داد که گوش بفرمانش برای هرکاری باشند.

حال پرسش اساسی که میبایست هر ایرانی از خود بپرسد این است که،

آیا گمان میبرد که این یک قرارداد، پایاپای و بر مبنای احترام متقابل بوده است؟

و یا یک قرارداد رسمی برای مستعمره کردن این خاک آریایی بدست کمونیستهای ایرانستیز است؟

رضا مهربانی

۲۴ تیرماه ۲۵۷۹ برابر با۱۴ جولای ۲۰۲۰

اهورامزدا این سرزمین را از گزند دروغ، دشمن و خشکسالی در پناه خود نگه دارد.

(داریوش بزرگ)

 

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران🔥

#جاویدشاه💎

#فیروز_جامگان 💎

#رنسانس_ایرانی 🌱

Aucune réponse

Laisser un commentaire

Votre adresse e-mail ne sera pas publiée. Les champs obligatoires sont indiqués avec *

Ce site utilise Akismet pour réduire les indésirables. En savoir plus sur comment les données de vos commentaires sont utilisées.