آرمان نامه ی جنبش  نوزایی ی (رُنسانسِ) ایرانی

دیباچه ی آرمان نامه

ما فرزندان ِ فردوسی در گذرگاه ِ فرازها و فرودهای فراوان ِ تاریخ ایران بر این باور هستیم که راه به سوی آزادگردانی و آبادگردانی ی ایران از راهواره ی نوزایی (رُنسانس) ایرانی می گذرد.

سرآغاز  این بنیادنامه ی بلندپایه، برشمردن ِ جایگاه ِ ویژه ی آدمیان می باشد که همچنان دست اندازی به آن، چالشها و گسستگی بسیاری را در پی داشته است؛ هر نگارش و دادنامه ای بدون ِ انجام و کرداری راستین ِ این سرآغاز، از کارایی و ارزشمندی برخوردار نمی گردد

جنبش ِ نوزایی(رنسانس) ایرانی با پند و اندرز گرفتن از رُخدادها و رویدادهای هنگامه ساز و نا به هنگام در راستای اندیشه ها و پُرسای جستارهای نیک و گهرین ِ فرهنگ و تاریخ ِ درخشان ِ ایران زمین که همواره گهواره ی آفرینش ِ زایش و پویش بوده است؛ همانند ِنخستین سراینده سه پندانِ  نیکِ و اندیشمند ِ نیک گرا و نیک گستر ِ زرتشت، نخستین فرمان ِ دادگری، مهربانی و دادگستری آزادی ی آدمیان ِ کوروش و اندیشه ی خردگرایی، دلاوری و دادخواهی شاه ِ نامه های استاد ِ توس در راه ِ ساختن ِ ایرانی نوین، در بستر ِ خرد شادمانی ی «فرهنگشهر»، ایرانشهر شهر ِ جشن ها آرمان نامه ی خود را بدینسان با برنام ِ (به عنوان ِ) سرچشمه ی ساماندهی ی جنبش برمی شمارد

 جنبش نوزایی ی (رُنسانس) ایرانی که از این پس در این نگارش جنبش نام برده می شود؛ از بُن مایه های اندیشه ی کشورداری (سیاسی)، فرهنگی و تاریخی ی ایران گرائی و ایرانشهری بهره گرفته که با برخورداری از گنجینه ها و دستاوردهای ارزشمند ِ هوده ی آدمی (حقوق انسانی) در جهان امروز گام بر می دارد

جنبش، باورمند به  دگرگونی در کشور برپایه ی فرهنگ ایرانشهری می باشد.

همیاران و هم اندیشان این جنبش استوار بر باور ِ میهن دوستی و میهن گرایی برای رهائی و آزادی ی ایران می کوشند.

چنین باورمندی ای با ایستایی در باستان گرایی با دستگاه های فرمانرانی ی واپسگرا همسانی و همسویی ندارد.

باورهای خودی و خودویژه (شخصی)، دین باوری و دینمداری  از هر گونه ی آن باور ویژه ی خود می باشد؛  چنین باوری در ساختار ِ فرمانروایی (حکومت) از پایین ترین جایگاه تا بالاترین پایه گاه جایی ندارد.

جنبش، بر پایه ی هوده ی آدمی (حقوقِ انسانی) در جهان و خواستگاههای امروزی مردم و دگرگونی های جهان ِ نوین، بنیادگذاری شده است.

جنبش، باورمند به آرمان ایران ِ بزرگ است؛ با گرامیداشت ِ مرزهای شناخته شده جهانی، آرمان و آماج (اهداف) ایران ِ بزرگ را پیام ِ یاری و پشتیبانی در گستره ی گیتی می داند؛ دست ِ دوستی، هموندی و همیاری همه ی تیره ها و تبارهای ایرانی در پهنه ی «فلات قاره ی» جغرافیای ایران را می فشارد.

جنبش، نهادی کوشنده ی (فعال) کرداری در سه سوی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می باشد که از روش ِ نافرمانی ی مدنی و هماوردیهای بدون ِ پرخاشگری (خشونت پرهیز)، خواهان ِ برپایی ی فرمانروایی ی میهنی (حکومت ملی) در ایران است؛ همبستگی، همیاری و همکاری ایرانیانی که خواست ِ خود را در این جایگاه پاینده و پا برجا می دانند؛ چه به گونه ی تکی (فردی) و چه به گونه ی نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با شادی و مهربانی پذیرا می باشد.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  فرهنگ:

آماج ِ سراسری ( اهدافِ کلی) جنبش نوزایی (رنسانس) ایرانی، برکشیدن ارزشهای برخاسته از اندیشه ی «فرهنگشهر» ِ ایرانشهری است. این ارزشها برگرفته از دانش و منش های شکوهمند ِ ایرانشهری، به مانند ِ خردگرایی، دادگری، آباد سازی، شادزیستی، آزادگی، دهشمندی و رواداری بنیاد گرفته اند؛ پدیده هایی همچون دادخواهی و دادگری ی اجتماعی در بستر ِ قانون گرایی در ژرفای اندیشه ی فرهنگی و جهان آرایی ی ایرانشهری بافته و آمیخته شده است.

جنبش، بر این باور است که مایه های شایسته و پسندیده از تاریخ ِ ایران را برگزیده و با پیوند ِ آداب و روشهای نوین، سامانه ی ایرانی را در راستای هوده ی آدمی (حقوقِ انسانی) در جهان ِ امروزی سامان دهد.

گنجینه های ارزشمند ِ فرهنگ ِ یک کشور همانا در بستر ِ آداب، روش، رفتار، آیین ها و جشن هایی که در چگونگی رفتار و کردار ِ مردمان ِ آن سرزمین پدیدار گشته اند؛ در آن آزادی، آسایش، آرامش و توانمندی بارور می گردند. ایرانیان در ایران ِ کِهن با بهره گرفتن از این فرهنگ، هنگامه های هنگام ساز ساختند که با چنین بُن مایه هایی با سامانه ی کشورداری و جهان آرایی در گستره ی گیتی، نگین ِ نگار ِ هر نگاه گشتند که نخش ِ (نقش ِ) شگفت انگیزی در آفرینش و پویایی ی دانش و منش ِ جهانیان داشته اند.

منش و رفتار (اخلاق)، یکی از بُن مایه های ارزشمند و پایه ای هر کشور به شمار می آید که بر گرفته از گفتار، رفتار و کردار ِ نیک بوده که در بخش ِ فرهنگ آن کشور آشکار می گرداند؛ که می بایست برای رسیدن به این بُن مایه ی ارزشمند، آگاهی و بیداری در راستای اندیشه های نیکوی آدمیان باشد. برای هرچه بیشتر پُربار کردن ِ این اندیشه، آموزش ِ آموزه های بنیادی و پایدار در ژرفای روشنگری و روشن اندیشی در راستای دانایی و توانایی ی مردمان کوشید؛ بایسته است مردمان در برایندِ آن بتوانند از آسایش ِ دانش و آرامش ِ منش در زمینه های گوناگون بهره مند شوند.

گرامیداشت و پشتیبانی از چهره هایی که خدمتی شایان ِ نگرشی به ساختار ِ فرهنگ، ادب، هنر و تاریخ ایران کرده اند؛ برگزاری ی جشن های میهنی، جشنواره های جهانی، همایش ها و سمینارهای کشورداری (سیاسی) و فرهنگی، نمایش ِ فیلم، نمایشنامه، نگارستانهای نگاره و تندیس.

شناساندن ِ فرهنگ، ادب، هنر، جشن ها و تاریخِ ایران به کشورهای گوناگون جهان که ایرانیان در آن کشور ها زندگی می کنند.

پژوهش درباره ی آسیب شناسی ی بخشهایی از تاریخ و فرهنگ ایران که خط ِ سرخ ِ جهان ِ دینمداری و سیاست گزاری گشته است.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  فلسفه ی ارزشمند ِ هستی آدمی:

آدمی، آزاد زاده شده است؛ داشتنِ  آزادیهای تکی (فردی)، اجتماعی، سیاسی و آزادی ی اندیشه، بیان و نگاشتن، برگرفته از بُن مایه های سرشت ِ هستی آدم می باشد؛ می بایست برای نگهداری و نگاهبانی از ارزشهای یادشده خستگی ناپذیر کوشید تا دستآوردها، پاینده و ماندگار گردند

نگهداری ی آسایش، آرامش و بهزیستی اجتماعی با پاس و نگهداشتِ هوده ی (حقوقِ) تک تک ِ شهروندان از خویشکاری ی(مسئولیت) مردمان در آن سرزمین به گونه ی همه گیر در گستره ی جهانی می باشد.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به هوده های (حقوق ِ) شهروندان ِ ایرانی: 

جنبش، زیست ِ آزاد، آسوده و پیشرفته ی شهروندان را در ایرانی یکپارچه و توانمند در میدان ِ جهانی (عرصه ی بین الملل) خواهان است

جنبش، باورمند است؛ همه ی شهروندان ِ ایرانی با هر گونه ی گرایش ِ جهان بینی، دینی و باورهای خود ویژه در هر کوی و برزن ِ ایران از پایتخت تا استانها، شهرها و روستاها تا دورافتاده ترین جایهای مرزی می بایست از هوده های(حقوق) شهروندی و آسودگی ی برابر برخوردار شوند

جنبش، فراهم ساختن آسودگی و آرامش برای شهروندان و آبادسازی در جایگاه های ناکام (محروم) را نخستین خویشکاری(مسئولیت) فرمانروایی(حکومت) میهنی می داند. در فرمانروایی میهنی که خواست دگرگون ناپذیر ِ جنبش نوزایی ایرانی است؛ همه شهروندان با هم برابرند و هیچ پدیده ای به مانند ِ دین، تیره، تبار، گویش ونمی تواند شهروندان ِ ایرانی را به شهروندان درجه یک و دو دگرگون گرداند.

نخش ِ (نقشِ) و همدستی ِ (مشارکتِ) مردم در گزینشهای بومی (انتخابات ِ محلی) و کشوری از هوده های نخستین ِ آنان هستند.

فراهم ساختنِ آسایش(رفاه)، آرامش(امنیت) و آسودگی ی شهروندان ِ ایرانی یکی از خویشکارهای(مسئولیتهای) بنیادی و پایه ای دولت برخاسته از گزینش مردم  می باشد.

جنبش، زبان پارسی را زبان میهنی می داند؛ همچنین آموزش ِ گویشها را در کنار زبان ِ میهنی از هوده های نخستین ِ هر آدمی می شناسد؛ چرا که پاسداری از زبان و گسترش ِ آن، شناسه ی تیره و تبار را برای پاسداری از شناسه ی ایرانی بایسته می دارد. نگارش ِ شناسه یا هستی ی (هویت ِ) ایرانی با کارمایه ی تیره های گوناگونِ  ایران انجام (تحقق) یافته که با فراز و فرودهای تاریخی  در هزاره ها و سده های دور ِ دیروز تا نزدیک ِ امروز آنان را در کنارِ یکدیگر به هم بافته و آمیخته که انگیزه ی پایه ی پیدایش ِ مردمان ِ ایران و شناسه ی ایرانی را پاینده گردانیده است .

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  کشورداری و جهان آرایی (سیاست):

جنبش، خواهان ِ نگارش ِ دادنامه ی (قانون ِ اساسی) میهنی است که سرچشمه ی درونمایه ی آن از نخستین آزادی نامه ی آدمیان ِ (منشور حقوق ِ بشرِ) کوروش و همسان با دادنامه های نوین و پویا هم شانه با دادنامه های سازمان ِ کشورهای جهان (منشور حقوق بشر سازمان ملل) باشد. بر این پایه، این جایگاه را برای مردم ایران بایسته می دانیم همانند مردمان ِ دیگر بهره مند از خودایستایی (استقلال) با دادنامه و کارنامه ای ایرانی بدست خود برای شهروندانش بنگارد. دادنامه ای نوین با فرمانروایی (حکومت) ایرانی، میهن دوست و پویا برخاسته از گزینش ِ مردمان ِ ایران باشد که برای پدافند و پشتیبانی از شهروندان و مرز و بومِ ایران با همه ی توانایی بکوشد.

جنبش، هرگونه تاخت و تاز ِ ارتشی (حمله ی نظامی) به ایران را از سوی هر کشوری یا نیرویی به هر انگیزه، بیدرنگ «محکوم» می کند. ایستادگی، پایداری و پدافند در برابر هرگونه تاخت و تاز از سوی هر کشور یا نیرویی را هوده ی بایسته (حق مسلم) مردمان ایران دانسته پدافند از کشور و «منافع ملی» را هوده های بایسته ی مردم می داند.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به فرمانروایی (حکومت):

جنبش، باورمند به جدایی دین از ساختار ِ فرمانروایی(حکومت)، نهادهایِ دولت و کشورداری در همه ی زمینه های اجتماعی، دارایی، فرهنگی ومی باشد.

آنچه که از دیدگاه ِ جنبش شایان ِ نگرش است؛ درونمایه ی فرمانروایی (محتوای حکومت) می باشد نه گونه ی فرمانروایی (شکل حکومت).  فرمانروایی می بایست بر پایه  ایرانگرایی و میهن دوستی باشد و برخاسته از گزینش ِ آزاد و راستین ِ مردمان ِ ایران و خویشکاری  پاسداری از میهن و هوده های شهروندانِ خویش انجام گیرد.

 در ایران ِ آزاد ِ آینده، گونه ی (شکل) فرمانروایی با همه پرسی همگانی بر شمارِ رای بیشترینه ی مردم برگزیده خواهد شد.

جنبش، فرمانروایی میهنی را بدینسان شناسه می کند: 

سران و دست اندکاران ِ فرمانروایی میهنی می بایست در گزینش ِ آزاد و راستین ِ مردمان ِ ایران برگزیده شوند؛ پس از گزینش به خدمت ِ مردم بپردازند.

فرمانروایی که برخاسته از مردم باشد؛ می بایست همه ی افروزه های آزادی، همچون آزادی ی اندیشه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، آزادی بیان و قلم، آزادی آداب، رفتار و جشن ها، آزادی پوشش و گویش، آزادی دین ها و باورهای مردمان را در چهارچوب ِ دادنامه ی (قانون ِ اساسی) میهنی ساماندهی برپا گرداند.

فرمانروایی میهنی، خویشکاری ی پاسداری از مرزهای جغرافیایی (ژئوپلُتیک) با چم ِ پاسداری از مرزهای هم اکنونی برابر با دادنامه های جهانی (قوانین بین المللی) و دادنامه ی میهنی (قانون اساسی ملی) دارد.

فرمانروایی ی آینده ی ایران نه  دین ستیز، نه  دینمدار، نه بیگانه  ستیز و نه بیگانه پرست خواهد بود؛ وانگه با هر اندیشه و جهان بینی (ایدئولوژی)، هسته و باوری که آنرا هراسی برای آسایشِ میهنی، مرزهای سرزمین (تمامیت ارضی) و هوده های(حقوق و منافع) شهروندان بداند بی چون و چرا برخورد خواهد کرد.

کوشندگان ِ جنبش، درفش ِ میهنی ایران را درفش سه رنگ سبز و سفید و سرخ آراسته (مزین) به شیر و خورشید در پشت آن می دانند.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  آسایش و آرامش ِ شهروندان:

آسایش و آسودگی، کلیدی ترین و گرانمایه ترین پدیده ایست که فرمانروایی یا هر دولتی می بایست همه جانبه، با خردمندی و کوشایی ی شبانه روزی برای برداشتنِ هرگونه نیاز مردم در جای جای پهنه و گستره ی ایران بکوشد تا این پدیده ی بنیادین را برای شهروندان ِ ایران فراهم آورد تا مردم بدور از نگرانی و پریشانی بتوانند در راه ِ توانمند سازی خود برای سازندگی ی کشور در هر زمینه ی کاری و پیشه ای با همه ی نیرو و توانایی، خویشکاری(مسئولیت) و پاسخگویی ی بایسته و شایسته را پذیرا گردند.

فراهم کردن ِ انگیزه، خواست و خویشکاری هر شهروند ِ ایرانی، درخور ِ (مستلزمِ) دارا بودنِ ابزارهای آسایشِ همه جانبه به مانند ِ خانه ی پسندیده (مناسب)، کار و پیشه ی درخور (مناسب) با سنجش ِ(میزان) چیره دستی (مهارت) و کاردانی (تخصص) می باشد. آموزشهای پیشه ای بایسته به هر شهروند، پرداختِ کارمزد ِ بسنده (حقوق مکفی) برای گذران ِ زندگی، آموزش از کودکستان تا پایان ِ دانشگاه، آموزش ِ پیشه ای، بهداشت و درمان ِ رایگان، فراهم کردن ِ کار، چاره های(راهکارهای) بایسته برای نگهداری و نگاهبانی از آسایش و آرامش ِ زندگی شهروندان از خویشکاریهای(مسئولیتهای) فرمانروایی  می باشد

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به آسودگی و نگاهبانی ی میهنی (امنیت ِ ملی)

آدمی در باورمندی به ارزشهای بالای سرزمین خود با مادران و پدرانی که پشت در پشت از گذشته های دور ِ دیروز با شیرازه و هستی آن آب و خاک زاده شده، بایسته و شایسته است؛ با باوری استوار، پذیرش ِ خویشکاری (مسئولیت) در نگهداری و نگاهبانی از یکپارچگی (تمامیتِ ارضی)، آزادگی و خود ایستایی (استقلال)، شکوفایی و سربلندی آن سرزمین هرچه بیشتر کوشا باشد.

جنبش، پاسداری از هوده های میهنی (منافع ملی) را در گرو ِ خودایستایی می داند؛ خودایستایی را اینگونه شناسه (تعریف) می کند:

برای آدمیان چه به تنهایی، چه در پیکر ِ (قالب ِ) یک کشور، به چم ِ(به مفهوم) آزاد بودن از چیرگی و بند ِ (سلطه و اسارتِ) کَس(شخص)، گروه و یا کشوری دیگر می باشد. به سُخن ِ دیگر به چیرگی و دست اندازی دیگری تن ندادن و بر سرگذشتِ خویش فرمان راندن است که دگرگونی(تفاوتی) ندارد چه هم میهن او باشد یا بيگانه. خودایستایی روی در روی(در برابر) بهره کشی (استعمار) است و دستیابی به خودایستایی با رهایی از همه ی زنجیره های بهره کشیها به مانند ِ بهره کشیهای جهان بینی ها (ایدئولوژیها)، فرهنگها و سیاستهای گوناگون ِ درونی، بیرونی، بیگانه و دشمن انجام می پذیرد.

آسودگی ی میهنی همچنان یکی از خویشکاریهای(مسئولیتهای) بنیادین ِ فرمانروایی و دولت است که  با خودایستایی درست در «جامعه ی جهانی» بر پایه ی سازش نامه ها (توافقنامه ها) و پیمان نامه های (قراردادهای) بدور از هر گونه وابستگی به نیروهای جهانی بتواند در سراسر ِ پهنه و گستره ی ایران، آسایش ِ(رفاه) بایسته را فراهم سازند. بدینسان با نگرش به چنین خویشکاری، کشور را از هرگونه بیم و هراس انداختن ِ ندانم کاریها و کارکردهای پاد ِ میهنی (ضدِ ملی) و پاد ِ هوده های میهنی (ضد منافع ِ ملی) بی چون و چرا جلوگیری کرده و از هرگونه دست اندازی (تجاوز) و پرخاش (تعرض) به مرزهای سرزمین (تمامیت ِ ارضی) و یکپارچگی کشور با نیروی همه  سویه پدافند کنند.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  آموزش و پرورش:

۱-جنبش، بر این باور است که هر شهروندِ ایرانی دارای هوده ی (حقِ) آموزش رایگان می باشد. آموزش از نیازهای زیستی هر شهروند ایرانی به شمار می آید؛ بر این پایه، بهره مند شدن هر شهروندِ ایرانی از این هوده  از خویشکاریهای(مسئولیتهای) بایسته ی دولت است.

۲-فراهم  آوردن ابزارهای(امکانات) آموزشی برای همه ی دوره ها از کودکی تا کهن سالی در همه ی پهنه و گستره ی ایران، هوده ی هر شهروندِ ایرانی می باشد؛ در این راستا بایسته است فرمانروایی با همکاری و همیاری کارشناسانِ آموزش و پرورش، بهترین و پیشرفته ترین برنامه های آموزشی را  برای بالا بردن ِ سنجش ِ (میزانِ) دانش و آگاهی همه ی گروه های مردم سامان دهد و به انجام برساند.

درونمایه ی آموزشی در همه ی دوره ها و جایگاههای کشور از کودکستانی، پیش دبستانی، دبستانی، دبیرستانی، دانشگاهی، پیشه وری(حرفه ای)، هنری می بایست از بهترین ابزارهای آموزشی و پیشرفته ترین دستآوردها برخوردار باشند. افزون بر آن نیازمندیهای آسایشی و انجمنی (امکانات رفاهی و اجتماعی) در درون ِ سازمانهای آموزشی به مانند ِ خوراک، پوشاک و بهره مند  شدن از ابزارهای آموزشی می بایست برای همه به  گونه ی برابر فراهم گردد

فراهم آوردن ِ هزینه های بایسته به مانند ِ هزینه ی خانه و گذران ِ زندگی (امرار ِ معاش) در هنگام ِ آموزش برای هر شهروندِ نیازمند، از خویشکاری(مسئولیت) بنیادی دولت می باشد.

آموزندگان، آموزگاران و استادان در زمینه های گوناگون دانشی و پیشه وری(حرفه ای) می بایست از دیدگاه ِ آسایش: خانه، کارمزدِ بسنده (کافی) و ابزارهای بایسته ی دیگر برخوردار شوند تا با آسودگی و آرامش در راستای بالا  بردن ِ سنجش ِ(میزان) دانش خود در پژوهشهای بایسته در بستگی (رابطه) با نوآوری روشها و نهاده های (موضوعاتِ) تازه های دانشی، آموزش ِ نوباوگان و جوانان همچنین دیگر کسانی که خواهان ِ آموزش هستند؛ توانایی و کوشایی شایان ِ نگرش داشته باشند.

آموزش ِ خانواده ها (مادران و پدران) در زمینه های گوناگون رفتاری، گفتاری، کرداری با فرزندان، بُن مایه ای بسیار بایسته است که در هر کوی و برزنی، روستاها، بخشها، شهرها و شهرهای بزرگ، ستاد ِ آموزشی همراه با آموزندگان، آموزگاران، روانشناسِ خانواده، و جامعه شناس سامان داده  شود تا جایگاهِ دانش و فرهنگ ِ جامعه در همه ی پهنه و گستره ی ایران به  شکوفائی شایان ِ نگرشی دست یابد.

آموزش برای بردن ِ سنجش ِ(میزان) خویمندی و رفتارمندی (اخلاقمندی) جامعه و آفرینش ِ انگیزه های راست و درست (مثبت) و سازنده پیرامون ِ دست یافتن به اندیشه های نیکو و پسندیده می بایست از راه ِ آموزشهای بایسته در رسانه های گروهی به  مانند ِ رادیو، تلویزیون، روزنامه ها، هفته نامه ها، ماهنامه ها، سالنامه ها و گاهنامه های گوناگون به گونه ی پیوسته در همه ی دوره های زمانی ناهمگون (متفاوت) در زمینه های گوناگون ِ خویی و رفتاری (اخلاقی) داده شود.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به  بهداشت و درمان:

بهداشت و درمان یکی از بنیادی ترین پاسُخگویی و خویشکاری(مسئولیت) هر فرمانروایی یا دولتی است که در باره ی گرداندن ِ (اداره یکشور، خود را شایسته و خدمتگزار می داند.

بهداشت و درمانِ گسترده و پیشرفته با ابزارهای تکنولوژیکی نوین می بایست در گستره ی سراسر ِ کشور فراهم گردد تا مردم آسوده از هر گونه دشواری و کمبود، بهداشت و درمانِ ارزشمند داشته باشند.

دولت خویشکاری(مسئولیت) دارد سامانه ای ساماندهی کند تا شهروندان بتوانند با رواداشتن ِ (تجویز) پزشکان ِ درمانگر ِ (معالجِ) خود از همه ی ابزارهای درمانی باشنده (موجود) بدون ِ رنج و هر گونه ناکامی به  انگیزه ی نارسائی های دارایی (مالی) و جغرافیائی، بهره مند گردند.

خدمتهای بهداشتی و درمانی می بایست در سراسر کشور رایگان در دسترس ِ مردم نهاده شود   تا هیچ  کس برای درمان ِ بیماری و یا هر ناخوشی ای دچار دشواری نگردد.

برنامه های آگاهی و آموزشی پیرامون ِ بهداشت و درمان، یکی از نشانه های (موارد) بنیادینِ کشور می باشد؛ بایسته است پیوسته از راه ِ رسانه های گروهی برای بالا بردن ِ سنجش ِ دانایی ی شهروندان سود جُسته شود.

 نگرش ِ جنبش ِ نوزایی ایرانی به دارایی و بازرگانی (اقتصاد):

روش و رفتار دارایی و بازرگانی کشور می بایست بر پایه ی خودایستایی برنامه ریزی گردد. همچنین در همبودگاه ِ (جامعه ی) جهانی از هر گونه وابستگی به  نیروهای بازرگانی جهانی بدور بماند تا در این راستا بازرگانی کشور با نگرش بر دارایی و فراوانی شکوفا گردد.

آینده نگری و پیش بینی همه ی نیازهای خزانه داری و بازرگانی ی دولت درباره ی فراهم ساختن ِ آسایش، آرامش در همه ی زمینه های گوناگون و فراهم ساختن ِ همه ی نیازمندیهای نخستین ِ گذران ِ زندگی برای شهروندانِ ایران در جای جای پهنه و گستره ی ایران خویشکاری (مسئولیت) فرمانروایی می باشد.

مالیات، خویشکاری فرهنگی شهروندان در راستای پایداری کشور می باشد. در این راستا فرمانروایی (حکومت) از منابع مالیاتی، نیازهای اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، امنیتی،  بهداشتی و درمانی، آبادانی، زیست بوم را با رویکردی دادگرانه در سراسر کشور و برای مردم هزینه می نماید  و در زمینه  بهره وری از امکانات و منابع یک کشور در پایداری  (ثبات) اقتصادی و توازن در نگهداری پایه اقتصاد کشور و سودآوری آن، جهت تامین آسودگی (رفاه) اجتماعی بهره برداری خواهد نمود.

خراج (مالیات)، خویشکاری همه ی شهروندان در راستای پایداری ی کشور است؛ در این راستا فرمانروایی (حکومت) از سرچشمه ی (منابع ِ) خراجی، هزینه ی نیازهای انجمنی (اجتماعی)، آموزشی، آرامشی (امنیتی)، بهداشتی، درمانی و آبادانی ی زیستگاه شهروندان را با سامانه ای دادگرانه و نوین در سراسر ِ کشور برآورد در کردار برای آنان به انجام خواهد رساند. همچنبن در زمینه ی توانایی های (امکانات) سرچشمه ی کشور در پایداری ی(ثبات ِ) بازرگانی و همسنگی (توازن) در نگهداری1ی بنیاد ِ دارایی و سودآوری برای آسایش و آرامش ِ همه ی شهروندان از آن سود خواهد جُست.

پاینده ایران

به تاریخ مهرماه ۲۵۷۴ ایرانی

برابر با سپتامبر ۲۰۱۵ ترسایی

پیوستهای پی دی اف pdf

متن آرمان نامه جنبش را میتوانید با کلیک کردن بر روی اینجا مشاهده کنید

ساختار پایگاههای جنبش را در اینجا مشاهده کنید

ساختار کارگروه های جنبش را در اینجا مشاهده کنید

برای مشاهده ساختار کلی جنبش نوزایی (رنسانس) ایرانی، فرزندان فردوسی اینجا را نگاه کنید

برای مشاهده طرح راهبری جنبش نوزایی (رنسانس) ایرانی، فرزندان فردوسی در اینجا بروید

برای مشاهده گاهنامه جشنهای ملی در اینجا برود

برای مشاهده برنامه کلان جنبش (Master Plan) در اینجا بروید