زمان: غروب آفتاب – دهم بهمن ماه
مکان: میدان ها و خیابانهای اصلی
ابزار: هیزم
حرکت: افروختن آتش همراه با جشن و سرور و شادی

از جور و ستیز تو بهر بیهوده ای
در هر نفس از سینه بر آرم سده ای
ازرقی

فراخوانِ جشن سده
جشن سده، پس از مهرگان و نوروز، سومین بزرگ جشن ایرانیان به شمار می آید.
چهلمین شب زمستان امروز، برابر است با یک صدمین شب زمستان بزرگِ کهن ایرانیان. درفلات ایرانزمین، از شب سده به عنوان سردترین شب سال یاد می شود. در این شب، سردی چهل شب اول زمستان که آن را اهمن در بسیاری در دهات ایران می نامند به پایان می رسد و بیست شبانه روز برف و بوران سرد اما نادوام بهمن باقیست تا اپندارمذ (اسفند). رعد و برق چهار روز و شب پیش و پس از جشن سده را در بسیاری از نقاط ایران چار چار می خوانند.
در دورانهای آزادی و آبادی ایرانیان، جشن سده با همکاری مردم برای جمع آوری هیزم و خار و خاشاک شروع می شده است. هر شهروندی به میزان توانایی خود خویشکاری (مسئولیت) همکاری را می پزیرفته و ثروتمندان، شهروندان دیگر را مزد می دادند تا بینوایانی که نیاز به درآمد در روزهای سرد زمستان داشته اند، با دهشمندی بتوانند دوران سرد و تاریک زمستان را بگذرانند.
پس از حمله و ویرانی ایران به دست اسلامگرایان چهارده سده پیش، جشن سده همواره در شهر های ایران بسیار متداول بوده است. اما همچون دیگر جشن های ایرانی مدام زیر فشار اسلامگرایان قرار گرفته بوده است. هزار سال پیش، محمد غزالی در فتوای خود این جشن را برای ایرانیان حرام خواند و سعی بر ریشه کن کردن آن در میان ما ایرانیان نمود:
“… و چنگ و چغانه و صورت حیوانات فروشند برای کودکان در عید، و شمشیر و سپر چوبین فروشند برای نوروز و بوق سفالین برای سده، و آنچه برای نوروز و سده فروشند چون سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین در نفس خود حرام نیستند، اما برای اظهار شعار گبران حرام است.”
آری، بیش از هزار سال است که شادی و شادزیستی و نمادهای ایرانی برای “اظهار شعار گبران حرام” می باشند. اما ما با چنگ و دندان، فرهنگ خود را زنده نگاه داشته ایم، تا شاید فرزندان فردوسی روزی با بر افروختن آتش های سده و سوری، با رقص و پایگوبی، با دادگری و دهشمندی، ایرانشهر را دوباره از نو بسازند.
در شاهنامه، از جشن سده به عنوان جشن پیدایش آتش یاد شده. آتش نه به مفهوم ظاهری آن، بلکه به عنوان روشنایی و پاکی در گیتی و در برابر آن، مار سیاه نماد اهریمن و سیاهی و شومی می باشد که امروز جمهوری اسلامی نمادیست از وجود آن، برای ما ایرانیان.
درشاهنامه آمده است:

برآمد به سنگ گران سنگ خرد / هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ / دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین / نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد / همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشب و باده خورد / سده نام آن جشن فرخنده کرد

جشن سده یکی از کهن ترین آیین های شناخته شده در ایران بزرگ میباشد. درازای عمر آن، نشان از
نداشتن پیوند با ادیان دیروز و امروز دارد. سده، در کنار دیگر جشن های بزرگ ایرانیان، به مانند یلدا، مهرگان و نوروز، جشنی ملی و همگانی است که در پیوند با ویژه گی های زیست محیطی جغرافیا و رویدادهای و پدیده های کیهانی شکل گرفته و عناصر آن به دل زنده طبیعت برمی گردد
فردوسی، بزرگمرد جهان اندیش ایرانی، در شاهنامه اساطیری چنین راز می گشاید:
اگر هوشنگ برای کوبیدن سر مار، که نماد اهریمن است نمی کوشید، چه بسا آتش پدید نمی آمد و گیتی همچنان در تیرگی نهفته می ماند.
جشن سده، همانند دیگر جشن های ملی، پیامی از تاریخ برای ما به همراه دارد و آن، نبرد علیه اهریمن است. این نبرد با خود نور فروزان و گرمای همبستگی را به ارمغان می آورد.
«جشن های ملی در درازای تاریخ، در پس هر شکست و پیروزی، خونی دوباره به شریان ملت روان نموده است»
جشن های ملی سنگرهای پدافند از شناسه (هویت) و کیان ملی ما ایرانیان است.
در فرهنگ ایرانشهری نبرد میان نیک و بد، رویدادی پیوسته میباشد. این نبرد در همه پهنه های زندگی فراروی انسان میباشد، چه در گستره شخصی و چه در پهنه روابط میان اشخاص و چه در میان حکومت و افراد جامعه
پیروزی نیک بر بد، همراه با خوشی و آرامش میباشد و اهریمن، نماد هر آن چیزی است که این خوشی و آرامش را بر نمی تابد.
به باور اندیشه جنبش رنسانس ایرانی، پاسداری از سنت ها و جشن های کهن، یکی از مهمترین بن مایه های شناسه فرهنگ و تمدن ایرانیان است. ما در فراز و فرودهای دوران کنونی می توانیم با برگزاری این جشن ها از جمله جشن سده، این شادی و پایکوبی را به نماد مقاومت و پایداری و به ابزار نیرومندی برای نافرمانی مدنی تبدیل کنیم و در حرکتی خشونت پرهیز به مبارزه با رژیم ضحاک گونه اسلامی در میهن دربندمان ایران، بپردازیم

در گذشته های دور، مردم برای شرکت در این جشن، با قرار دادن نقاب بر چهره و پوشیدن لباس های ویژه و رنگین، خود را به شکل پرندگان یا حیوانات می آراستند. جشن سده از پیشدادیان و پیدایش آتش تا فریدون جم به یادگار مانده است.
به باور ایرانیان، با گذشت چهل روز از شب یلدا، یا چله بزرگ و پیروزی بر سرمای سخت زمستان، یا پتیاره زشتی و ناخوشی و مرگ، فرارسیدن چله کوچک در دهم بهمن ماه را نوید دهنده نزدیک شدن بهار و آمدن نوروز دانسته و با افروختن آتش، سده را جشن می گیرند. در قرن بیستم، این جشن، در بسیاری از شهرهای ایران بزرگ رونقی دوباره یافت.
آتشی بپا کن از خرمن مهر که شعله های فروزانش شب سیاه را روشن و حرارتش یخهای زمستانی استبداد را به جویباری از رهایی مبدل سازد.

پاینده ایران
رنسانس ایرانی

گاهنامه جشنهای ملی PDF

بیانیه جشنهای ملی  PDF

گاهنامه جنبش-کتابچه PDF

از موبد کورش نیکنام :
سده یکی از جشن های ملی ایرانیان است که هرسال به روز مهر از ماه بهمن و با آتش افروزی به هنگام غروب آفتاب برگزار می شود.
در شیوه گاه شماری نیاکان ما دو فصل تابستان و زمستان وجود داشته است که زمستان از ماه آبان آغاز می شده بنابراین جشن سده نیز یک سد روز پس از آن برگزار می شده است ویژگی آتش افروزی در جشن سده برای این است که سده مهار شدن و در اختیار درآوردن این عنصر سود بخش را یاد آوری می کند.
بیگمان مردم در آن زمان آتش را می شناختند وبه دلیل ایجاد آتش سوزی ها شاید از آن بیم داشتند ولی چگونگی تهیه و به کارگرفتن آتش را نیاموخته بودند . با گزارشی که در شاهنامه فردوسی برای هوشنگ شاه آمده ایرانیان آتش را دریک برخورد طبیعی در اختیار گرفتند، روزی هوشنگ شاه با همراهانش برای شکار به کوه ودشت رفته بودند که ناگهان ماری دراز و سیاه از دور پدیدار شد .

یکی روز شاه ِ جهان سوی کوه 
گذر کرد با چند کس هم گروه 
پدید آمد از دور چیزی دراز 
سیه رنگ و تیره تن و تیز تار 
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون 
ز دود ِ دهانش جهان تیره گون

هوشنگ شاه سنگی از زمین بر می گیرد و به سوی مار پرتاب می کند. تا بلکه آن را بکشد. ولی مار فرار می کند و سنگ به سنگ دیگری برخورد می کند که جرقه ای از دل سنگ پدیدار می شود و به بوته های پیرامون سنگ می رسد، با این شعله ، بوته خشک آتش می گیرد و رازِ آتش افروزی نخستین بار برای ایرانیان آشکار می گردد .

نگاه کرد هوشنگ با هوش و سنگ 
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ 
به زور کیانی ، رهانید دست 
جهانسوز مار از جهانجوی جست 
بر آمد به سنگِ گران، سنگ خُرَد 
همان و همین سنگ بشکست گرد 
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ 
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

با فروزان شدن آتش و نوری که از بوته ها پدیدار می شود هوشنگ وهمراهان به شگفت آمده و شادمان می شوند آنگاه خداوند را نیایش کردند که راز مهارکردنِ آتش را برای آنان آشکار کرده است. به شادمانی کشف آتش روشنایی را پرستش سوی ایرانیان می داند و آن روز را جشن می گیرند، این سنت همچنان به نام جشن سده برجا مانده است.

نشد مار کشته ولیکن ز راز 
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز 
جهاندار پیش جهان آفرین 
نیایش همی کرد و خواند آفرین 
که او را فروغی چنین هدیه داد 
همین آتش آن گاه قبله نهاد

این کشف ارزشمند ایرانیان مرزی بود بین توحش وتمدن زیرا انسان پس از کشف آتش، از روشنایی وگرمای آن بهره گرفت، شب های تیره را به روشنی تبدیل کرد و از غارنشینی کوچ کرده به شهرنشینی رسید.
با ابتکار جدید در کشف آتش، انسان سفال سازی را شروع کرد وبه آرامی به شناخت فلزات رسید، چرخ تمدن با سرعتی چشمگیر به چرخش درآمد.
با مهار شدن آتش ایرانیان در یافتند که آتش برخی از ویژگی های موجود زنده دیگر را در خود دارد ، اگر به آن پیوسته خوراک نرسد یا اکسیژن آن قطع شود آتشی وجود نخواهد داشت. باد وبارن نیز سبب خاموش شدن آتش می گردد بنابراین از همان زمان پرستارانی برای آتش برگزیده شدند. چوب و هیزم برای آتش می آوردند ، برای آتش خانه هایی با معماری ساده ودرخور آن ساختند که تاکنون نیز یادگارهای آن در ایران وجود دارد. پرستارانی برای نگهداری روشنایی آتش، چوب خوشبو برآن می گذارند. وآتشکده ها همچنان برای زرتشتیان یکی از پایگاه های نیایش خداوند است.
جشن سده،که یادگار هوشنگ شاه است تا به امروز همچنان به یادگار مانده است واز آن زمان تا کنون هرسال ایرانیان، به روز دهم بهمن ماه این جشن شکوهمند و شادی آور را در سرزمین ایران و دربرخی از کشور های دیگر جهان برگزار می کنند.

گاهنامه جنبش-متن

خیام، اندیشمند وشاعر نیشابوری در کتاب  » نوروز نامه  » خود آورده است:
 » هرسال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای می آوردند، بعد از آن تا به امروز، زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان ِ سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا می داشتند « 

مردآویج زیاری در سال 323 هجری قمری، جشن سده بزرگ و باشکوهی را در شهراصفهان برگزار کرد.جشن سده در زمان غزنویان نیز جشن سده دوباره گسترش یافت در آن زمان عنصری شاعر ایرانی در برگزاری یکی از جشن های سده قصیده ای در باره این جشن برای سلطان محمود غزنوی خواند که آغاز آن چنین است:

سده جشن ملوک نامدار است 
ز افریدون و از جم یادگار است

این جشن به این سبب سده نام گرفته است که سد روزپس از زمستان ِ بزرگ برگزار می شود یعنی روز دهم بهمن هرسال که ماه های آبان ، آذر ودی ( 90 روز) و ده روز از ماه بهمن، سد روز خواهد شد. فرخی سیستانی درباره زمان برگزاری جشن می گوید:

از پی تهنیت روزنوآمد بر شاه 
سدهً فرخ روز، دهم بهمن ماه

جشن سده ،یکی از جشن های ملی ایرانیان است و برگزاری آن مربوط به زرتشتیان ایران نیست چنانکه جشن نوروز وبزرگداشت شب چله را همهً ایرانیان پاس می دارند شایسته است تا دیگر جشن های ایران باستان نیز که جنبهً دینی زرتشتی ندارد و برگرفته از پدیده های تاریخی ، طبیعی و حماسی نیاکان ما در ایران است نیز همگانی شود و ایرانیان به برپایی آن افتخار کنند. جشن سده ( مهار شدن آتش )، جشن مهرگان ( آیین پیمان و دوستی)، جشن تیرگان ( حماسه آرش کمانگیر) جشن اسفندگان ( برگداشت جایگاه زنان) از جمله جشن های ملی ایرانیان است.